آسمان و زمین به تسخیرت در آمده، اما باز ناکامی؟!

خدایی در وجود ماست که ما را به سمت رسالتمان که همان شاد بودن و شادی آفریدن است هدایت میکند. او را باور کنیم...
مشخصات بلاگ
آسمان و زمین به تسخیرت در آمده، اما باز ناکامی؟!

۳ مطلب در تیر ۱۳۹۹ ثبت شده است

دوشنبه, ۲۳ تیر ۱۳۹۹، ۰۶:۵۰ ب.ظ

جسورانه آرزو کنید

                                                                          جسورانه آرزو کنید

 

تاکنون برای شما اتفاق افتاده که از صمیم قلب چیزی را از خدا بخواهید؟
بگونه ای که به این یقین برسید که به جز او، هیچ کس قادر به حل مسآله شما نیست!
همان موقع نیز از صمیم قلب به این باور می رسید که این خواسته ی شما به نحوی مورد تایید قرار گرفته و قابل انجام است.
زمان می گذرد و چون احساس خوبی دارید، دائم خودتان رو طوری تصور می کنید که آن خواسته محقق شده.
اما بعد از گذشت مدتی، نه تنها به آرزویتان نمی رسید، بلکه می بینید شرایط کلا بر علیه شما و خواسته ی شما در حال پیشروی است!
جوری که نه تنها اصل آن رویا و آرزویتان را بی خیال می شوید، بلکه به چند درصد کمتر از آن نیز قانع هستید.
اما بعد از گذشت مدتی، زمانی که رویایتان رنگ باخنه است، در یک روز و لحظه ی دل انگیز می بینید که آن خواسته، عین بذری ارزشمند سر از خاک بیرون می آورد و لوبیای سحر آمیزتان شروع به رشد میکند و در مدت زمان کوتاهی، آرزوی فراموش شده ی شما، محقق میشود!


وَهُوَ الَّذِی یُنَزِّلُ الْغَیْثَ مِنْ بَعْدِ مَا قَنَطُوا وَیَنْشُرُ رَحْمَتَهُ ۚ وَهُوَ الْوَلِیُّ الْحَمِیدُ
و اوست که پس از نا امیدى مردم باران مى‌فرستد و رحمت خویش را گسترش مى‌دهد و اوست سَرور ستوده (شوری28)

واقعا قادر نیستم تمام مثال های زیاد اینچنینی در زندگی شخصی خودم را دقیقا شمارش کنم.
اما چیزی که برای من واضح و روشن شده، این است که اگر شجاعانه آرزو کنید، یعنی شما اولین قدم ایمان را برداشته اید. 
و در جواب ایمانتان، تمام جهان برای محقق شدن آرزوی شما شروع به تلاش میکند. تلاشی که شما شاید هیچ گاه متوجه آن نشوید، اما مثل بذر در زیر خاک در حال رشد کردن است.
شما هیچ گاه نحوه رشد یک گیاه را مشخص نمی کنید و این فرآیند را بصورت غریزی به خدا می سپارید.
فرآیند محقق شدن رویایتان را هم به او بسپارید. 
اما جسورانه آرزو کنید....
یکی از زیباترین روایات قرآن در این زمینه، داستان آرزوی حضرت زکریا برای داشتن فرزند در کهنسالی است.

زکریا، از آنجا که پدر خوانده حضرت مریم بوده، برای رفع نیازهای مریم و رسیدگی به امورات او، همواره به دیدنش می رفته است.

اما هر بار پس از دیدار مریم، متوجه می شود که رزق و روزی مریم به بهترین شکل فراهم شده است.

از او می پرسد که این نعمت ها از کجا آمده؟ و مریم پاسخ می دهد که آنها از طرف خداست.

همین ایمان مریم، یک دختر تنها در صومعه باعث شجاعت ذکریا برای داشتن آرزوی فرزند می شود.

فَتَقَبَّلَهَا رَبُّهَا بِقَبُولٍ حَسَنٍ وَأَنْبَتَهَا نَبَاتًا حَسَنًا وَکَفَّلَهَا زَکَرِیَّا ۖ کُلَّمَا دَخَلَ عَلَیْهَا زَکَرِیَّا الْمِحْرَابَ وَجَدَ عِنْدَهَا رِزْقًا ۖ قَالَ یَا مَرْیَمُ أَنَّىٰ لَکِ هَٰذَا ۖ قَالَتْ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ ۖ إِنَّ اللَّهَ یَرْزُقُ مَنْ یَشَاءُ بِغَیْرِ حِسَابٍ 

پس خدا او را به نیکویی پذیرفت و به تربیتی نیکو پرورش داد و زکریّا را برای کفالت و نگهبانی او برگماشت؛ هر وقت زکریّا به صومعه عبادت مریم می‌آمد نزد او رزق شگفت آوری می‌یافت، گفت که ای مریم، این روزی از کجا برای تو می‌رسد؟ پاسخ داد که این از جانب خداست، همانا خدا به هر کس خواهد روزی بی‌حساب دهد.(37)

هُنَالِکَ دَعَا زَکَرِیَّا رَبَّهُ ۖ قَالَ رَبِّ هَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ ذُرِّیَّةً طَیِّبَةً ۖ إِنَّکَ سَمِیعُ الدُّعَاءِ

 

در این هنگام زکریّا پروردگارش را خواند و گفت: پروردگارا! از جانب خود نسلى پاک و پسندیده به من عطا کن که همانا تو شنونده دعائى.(38)

.........................................................

جهت ارتباط و مشاوره:

wildapple41@gmail.com

فاطیما نجفی

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ تیر ۹۹ ، ۱۸:۵۰
فاطیما نجفی
شنبه, ۷ تیر ۱۳۹۹، ۰۶:۰۳ ب.ظ

رویاها محقق می شوند (قسمت دوم)

برای خودمان آرزو کنیم!

این دقیقا چه مفهومی دارد؟

بگذارید معنی دقیق آن را به همراه یک بخش از تجربیات زندگی خودم برایتان بیان کنم:

من در دوره ای، همانند تمام دختران جوان در آرزوی ازدواج با مرد رویاهایم بودم.

من در دوره ای به دلیل نیاز شدید به کسب درآمد، در آرزوی داشتن یک شغل عالی بودم.

من در دوره ای، به دلیل یک بیماری گوارشی، با وجود مصرف دارو برای کنترل آن، در آرزوی سلامتی بودم.

من در دوره ای، با وجود وزن بالا و احساس کسالت، در آرزوی تناسب اندام بودم.

من در دوره ای با وجود زندگی اجاره نشینی و مسایل مربوط به جابجایی و نقل مکان های متعدد، در آرزوی خانه دار شدن بودم.

و من در دوره هایی از زندگیم بسیاری چیزها را طلب کردم که یا امروز به آنها رسیده ام و یا نرسیده ام!

اما تمام این مسایل که نه تنها برای من، بلکه در زندگی تمام شما به گونه های مختلف و حتی مشابه رخ داده، جواب ساده ای دارد که دانستن آن باعث می شود مفهوم آرزو داشتن و در نهایت رسیدن به آن را درک کنید.

اینکه بدانید خداوندی که عملا در قرآن بیان داشته که این جهان با نظامی دقیق و خاص اداره می شود، به چه معنی است؟

خب من در بالا تعدادی از تجربیاتی را نوشتم که تماما به بهترین شکل و در کوتاه ترین زمان به نتیجه رسیده اند.

اما مثال های بیشماری هم دارم که آن نتیجه ی مورد تصورم را دریافت نکرده ام. و این دقیقا به همان نطام و دقت در طراحی این جهان باز می گردد.

جواب بسیار ساده است.

شما به آن دسته از خواسته هایی می رسید که دقیقا قلبِ خودتان برای رسیدن به احساس خوبِ خودتان درخواست کرده است.

یعنی شما فقط به رویاهای قلبی خودتان می رسید و نه رویاهایی که به واسطه ی انتطار جامعه از شماست.

بطور مثال: شما اضافه وزن دارید و در آرزوی رسیدن به اندام ایده آل هستید

خب چرا آرزوی رسیدن به اندام ایده آل را دارید؟

یکی از تکراری ترین جواب هایی که از اطرافیانم می شنوم این است که بتوانم لباس زیبای مورد دلخواهم را بپوشم!

آیا اگر تنها در این دنیا زندگی می کردید، باز هم اندام ایده آل و لباس زیبا اهمیت داشت؟

قطعاَ خیر!  شما برای رضایت جامعه آرزو کرده اید و نه احساس قلبی خودتان.

بیایید وقتتان را با آرزوهای جامعه و دیگران برای خودتان هدر ندهید.

دیگرانی در زندگی شما وجود ندارند!

آرزوهای قلبی شما، همان چیزهایی هستند که خدا برایتان میخواهد.

آن آرزوها بزودی در زندگیتان رخ می دهند، به شرطی که به قلب خودتان و خدای وجودتان اعتماد کنید.

سوره احزاب:

یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ اتَّقِ اللَّهَ وَلَا تُطِعِ الْکَافِرِینَ وَالْمُنَافِقِینَ ۗ إِنَّ اللَّهَ کَانَ عَلِیمًا حَکِیمًا(1)

وَاتَّبِعْ مَا یُوحَىٰ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ ۚ إِنَّ اللَّهَ کَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرًا(2)

وَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ ۚ وَکَفَىٰ بِاللَّهِ وَکِیلًا(3)

ای پیغمبر همیشه خدا ترس و پرهیزکار باش و هرگز تابع رأی کافران و منافقان مباش که همانا خدا دانا و حکیم است. (1)

و تنها از آنچه به تو از جانب خدایت وحی می‌شود پیروی کن که خدا به هر چه می‌کنید کاملا آگاه است. (2)

و در کارها بر خدا توکّل کن، و تنها خدا برای مدد و نگهبانی کفایت است. (3)

.... وَلَیْسَ عَلَیْکُمْ جُنَاحٌ فِیمَا أَخْطَأْتُمْ بِهِ وَلَٰکِنْ مَا تَعَمَّدَتْ قُلُوبُکُمْ ۚ وَکَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِیمًا(5)

... و در کار ناشایسته‌ای که به خطا کنید بر شما گناهی نیست لیکن آن کار زشتی که به عمد و با اراده قلبی می‌کنید بر آن گناه مؤاخذه می‌شوید، و خدا بسیار آمرزنده و مهربان است. (5)

....

 

و من هرگز حجت و برهانی شگفت انگیزتر و با منطق تر از کلام خدا برای اثبات تمام این صحبت ها نیافتم.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ تیر ۹۹ ، ۱۸:۰۳
فاطیما نجفی
دوشنبه, ۲ تیر ۱۳۹۹، ۱۲:۰۹ ب.ظ

رویاها محقق می شوند (قسمت اول)

                                

به درخواست یکی از خوانندگان کتاب "آسمان  و زمین به تسخیرت در آمده..." تمایل دارم بخشی از راه های طی شده ی زندگیم را در اینجا بازگو کنم.

خب من در اواسط نوجوانی بود که کلا با مفهوم تضاد آشنا شدم. یک دختر نوجوان شهرستانی با افکار بلند پروازانه و علاقه ی وافر برای زندگی در یک شهر بزرگ! آن روزها هیچ راهی که مرا برای زندگی به این شهر یعنی شیراز هدایت کند، وجود نداشت. 

تحقق رویای من خیلی مدت کوتاهی زمان برد. اما طی شدن مسیر آن بسیار حایز اهمیت است. مسیری که عمده افراد موفق در خصوص آن هیچ صحبتی نمی کنند. (در واقع مهمترین بخش مسیری است که از ابتدا تا رسیدن به هدف طی شده)

آن روزها من فقط رویا داشتم و رویا. بدون هیچ طرح عملی برای رسیدن به آن!  

همان سال و شاید یک سال بعد به اصرار برادرم در کنکور دانشگاه آزاد شرکت کردم و در دانشگاه شهر خودم پذیرفته شدم. با شادی تمام مراحل ثبت نام را انجام دادم، اما موقع پرداخت شهریه، همزمان شد با ورشکستگی پدرم در خارج از کشور. آن روزها هرگز درک نمیکردم که تمام این اتفاقات به ظاهر ناخوشایند، در پی تحقق بخشیدن به رویای من هستند.

به خاطر دارم لغو شدن دانشگاه من، همزمان شد با شبهای احیا در ماه رمضان. 

از من اصرار و از خدا انکار!wink

چند هفته بعد به اصرار یکی از دوستانم در کنکور دانشگاه علمی کاربردی شرکت کردم و خیلی زود قبول شدم.

فکر می کنید کجا؟ شهرستانی که دو ساعت تا شیراز فاصله داشت. 

و به همین واسطه، برادرم که در شیراز زندگی می کرد از من خواست که آخر هفنه ها بعد از اتمام کلاس ها برگردم شیراز. و اینگونه شد که من هم با هزینه کمتر به دانشگاه رفتم و در رشته ی محبوبم تحصیل کردم. و هم خدا به این وسیله مرا به این شهر هدایت کرد و بعد از آن زندگی من اینجا رقم خورد.(در ادامه خواهم گفت)

نتیجه ای که از این داستان گرفتم، این بود که اگر در پی رویایی، زندگیتان دچار تلاطم و به هم ریختگی ظاهری شد، نگران نباشید. این دقیقا همان مسیری است که شما را به خواسته تان می رساند.

فراموش نکنید، عقابِ مادر، جوجه هایش را از بالاترین ارتفاع کوه رها می کند تا مجبور به پرواز باشند.

همانطور که در قرآن نیز مثال های بیشماری از زندگی پیامبران و مسیر هدایت آنها آمده، تماما برای این است که بدانیم تمام خواسته های ما بصورت صددرصد و از راهی که او صلاح می داند، محقق می شوند.

دست خدا را باز بگذاریم.

ادامه دارد....

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ تیر ۹۹ ، ۱۲:۰۹
فاطیما نجفی